بی قرارم نکنی
طاقت عاشقی و عشق
ندارم به خدا
تو یه وقت عاشق زارم نکنی
من یه بوته ی گلم
که رو به پرپر و خزونم
تو منو خشکیده و خارم نکنی
یه باری از رو دوشت بر نداشتم
یه غم داشتی
هزارتا روش گذاشتم
میدونم که راه من از تو جداست
میدونم که چشم تو خونه خرابم میکنه
ذره ذره قطره قطره میدونم
میکشه آبم میکنه
تو کارت مهربونی بود
تو عشقت آسمونی بود
تو بهار و نو رسی
تو رو میخواد هر کسی
ولی من رو زبانم
جون نداره پر و بالم
تو سرا پا خواهشی
تشنه ی نوازشی
شادی و شیرین و ناز
بی قرار و پرنیاز
ولی من
ولی من مرده ی غم
گوشه گیر و سر به زیر
دل من خسته ی عشق
از محبت سیره سیر
تو دیگه نکش منو
با خنجر نا مهربونیت
تو دیگه نکش منو
با عطر و بوی نوجوونیت
میدوم یه روز جلوی چشم تو
پر پر میزنم
میمیرم دود میشم
پیش تو نابود میشم
آخه تو کجا بودی
از کدوم شهر اومدی
کی بهت گفته بیای
منو اتیش بزنی دود کنی
منو نابود کنی
تو کارت مهربونی بود
تو عشقت آسمونی بود
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0